داستان های شهر باکو
داستان های شهر باکو
جاذبه باکو
اگر در باکو چای شیرین خوردید بدانید که احتمال دارد به یک مجلس عروسی دعوت شوید! میگویند در بین مردم شهر باکو رسم است که در مراسم خواستگاری چای سرو کنند. اگر چای تلخ و بدون شکر باشد یعنی گفتگو هنوز باید ادامه پیدا کند. اما شیرین بودن چای به معنی توافق است. این فقط بخشی از رسوم قابل توجه مردمانی است که در شهری میان آسیا و اروپا زندگی میکنند. اگر به باکو سفر کنید، در کرانه غربی دریای خزر ترکیب فرهنگ آسیایی و حال و هوای اروپایی را تجربه خواهید کرد. شما چای را با چه طعمی بیشتر میپسندید؟
باکو قرن 21
باکو پایتخت آذربایجان به عنوان فرزند عشق و معماری شناخته می شود و این شهر به سرعت در حال گسترش است. شهر باکو در ابتدا از قلعه هایی کوچک در کناره ساحل تشکیل شده بود و برای حفاظت از شهر در اطراف آن دیوار کشیده و خندق حفر کرده بودند به طوری که حتی در هزاره اول این شهر، بندری توسعه یافته بود. باکو جاذبه های گردشگری بسیاری دارد و پر از جذابیت های خاص است. این شهر ترکیبی از آثار قدیمی و مدرن بوده که اطراف آن را عمارت های سنگی و بوتیک های لوکس پر شده است. حالا دیگر کوچه های قدیمی و مخروبه باکو با کافه های نوین و رستوران های بین المللی پر شده است.
قلعه دختر
تاریخچه قلعه دختر
بعضی از مورخین ساختمان بنا را به اردشیر دراز دست (پسرخشایارشاه هخامنشی) نسبت میدهند، درحالی که در تابلویی که اخیراً از طرف سازمان میراث فرهنگی در ابتدای ورودی نصب شده، تاریخ بنای قلعه، قرن هفتم هجری، نوشته شده است ولی با توجه به پایههای ساخت قلعه و مصالح به کار برده شده تخمین به اوایل دوره ساسانیان نیز زده میشود. به علت سرقت یا از بین رفتن کتبیه قلعه که در سردر ورودی اصلی قلعه نصب بوده است و هنوز هم جای آن پیداست، تاریخ دقیق آن مشخص نیست و در این رابطه افسانههای پیرامون قلعه دختر، که احتمالاً این نوع نگرش ریشه در فرهنگ مردم این خطه از میهن مان دارد، حقیقت و واقعیت تاریخی آن را پوشش داده است.
باستانشناسان بزرگی در قرنهای گذشته از میانه عبور کردهاند و این قلعه را ستودهاند و از اقدام شاهعباس در تخریب قلعه گله کردهاند. این قلعه از وسایل ایمنی و آب انبار برخوردار است و در آن کلیه تدابیر لازم برای زندگی طولانی در داخل این آن فراهم بوده است. چشم انداز زیبای این قلعه، مناظر چشم نوازی را به وجود آورده است.
افسانه قلعه دختر
روایات و داستانهای مختلفی نقل شده که به چند نمونه از آن ها اشاره می نماییم
در سیاحتنامه شارون نقل شده است:
قلعه دختر که اردشیر آن را بنا نموده است در قله کوهستان قلعه مخروبهای است که ایرانیان آن را قلعه دختر مینامند و حکایت میکنند که اردشیر این دژ را برای بازداشت شاهزاده خانم اصیل و عالی تباری بنا کرده است.
داستانی دیگری نیز در میان مردمام محلی است:
شاهزاده خانمی زیبا كه از انسان ها متنفر و گریزان بود به حالت انزوا و برای کنارهگیری از جمعیت فرار كرد و در این كوهستان خالی از سكنه به ساختن قلعه پرداخت. پس از برپا ساختن این كاخ بلند كه همانند آشیانهی عقاب بود راه وصول به آن را خراب كرد، به طوری که هیچیک از پهلوانان معروف و دلاوران مشهور حتی رستم دستان هم به آن دست نیافت. از قضا روزی چوپانی كه جوانی خوش سیما بود، گوسفندان خود را در پای كوه به چرا سر داد و خود به مشاهده قلعه پرداخت. ناگهات دوشیزه زیبایی را دید كه در بالای بام قلعه ایستاده و به مناظر اطراف مینگرد. چوپان از دیدن او مبهوت و از خود بیخود گردید و تلاش کرد که به كاخ نزدیکتر شود ولی راه عبور را مسدود دید بنابراین بیاختیار با نی خود شروع به نواختن آهنگهای جانسوز و غمانگیز کرد. چوپان جوان همهروزه به دامنه كوه میآمد و به نواختن نی و نالههای جانسوز می کرد. شاهزاده خانم سنگ دل چون همه روزه نالههای این جوان را میشنید رفتهرفته حس ترحمی در قلبش پدیدار گشت و از نواختن چوپان خوشش میآمد و همه روزه در بالای بام خود را پنهان كرده به آوازهای او گوش میداد تا اینكه فصل بارندگی فرا رسید و آب رودخانه طغیان كرد و چوپان نتوانست بار دیگر به دامنه كوه آید .بنابراین شاهزاده خانم فرمان داد تا پلی بر روی رودخانه بسازند تا چوپان بتواند به قلعه نزدیك شود به همین دلیل این پل، به پل دختر مشهور شده است.
آتشکده ی سورخانی باکو
آتشگاه باکو ساختمانی قلعه مانند در منطقه سوراخانی شهر باکو جمهوری آذربایجان میباشد
این محل از مجتمع پنجگانهای تشکیل میشود که دارای یک حیاط است که توسط خانههای روحانیان زرتشتی محاصره شدهاست. در وسط حیاط محرابی وجود دارد. این محل هنگامی که تاسیسات نفت و گاز طبیعی در مجاورت آن تأسیس شد، بحال متروکه درآمد. این مجتمع به موزه تبدیل شد و امروزه هر سال ۱۵۰۰۰ گردشگر به دیدن این محل میآیند.
بهصورت کلی آتشگاهها محل عبادت روحانیان بحساب میآیند که در آن ها محراب آتش وجود دارد و در اطراف آن ساختمانی بزرگتر وجود ندارد.
کاخ شیروان شاه
این کاخ باشکوه مجموعه کاملی از عمارت اصلی کاخ،مقبره سید یحیی باکویی، حمام خانه و کفن و دفن خانه، مسجد شاه، دیوان خانه، مناره و دروازه مراد را شامل می شود
روایتهای گوناگون مرتبط با ساخت بنای کاخ شروانشاهان
بعد از وقوع یک زلزله شدید در پایتخت سابق حکومت شروان شاهان یعنی شماخا، شهر باکو به عنوان پایتخت از سوی ابراهیم شیروان محسوب شد. از جمله روایتهای دیگر به این شرح است که ابراهیم شیروان این کاخ سلطنتی را در قرن پانزدهم میلادی صرفا جهت اقامتگاه خود بنا کرده است. ناگفته نماند که هر دو روایت هیچگونه مستندات و مدارکی را در بر نداشته و تنها به صورت روایت و داستان باقی مانده است.
موسیقی موغام
این نوع موسیقی را بههمراه سرودههای خود به زبان ترکی آذربایجانی میخوانند، که به آن ها عاشیق گفته می شود.
موسیقی عاشیقی در طی مهاجرت آغوزها تکامل یافت. یکی از مؤلفههای این تکامل پذیرش ارادی اسلام توسط ترکها بود. دراویش ترک، در تلاش برای گسترش دین بین همزبانان کوچنشین خود، زبان تودهها و موسیقی تودهای را مؤثر یافتند. بدینترتیب، موسیقی عاشیقی پا به پای ادبیات عرفانی رشد کرده و صیقل یافت.
برجستهترین حادثه در تاریخ موسیقی عاشقی بر تخت نشستن شاه اسماعیل صفوی بود. شاه اسماعیل پادشاهی شاعر بود، که یک دیوان مثنوی در وصف حضرت علی سروده بود. این پادشاه خود را یک عاشیق به حساب میآورد.
مسجد بی بی هیبت
این بنا در دوران شروان شاهان ساخته شده است، این مسجد شامل آرامگاهی از نوادگان حضرت محمد، که امروزه مرکز معنوی مسلمانان این خطه و یکی از مهمترین بناهای معماری اسلامی در جمهوری آذربایجان میباشد. در میان افراد بومی این منطقه، این مسجد با نام مسجد حضرت فاطمه زهرا نیز شناخته میشود.
مسجد بیبی هیبت، آرامگاه دختر امام هفتم شیعیان، امام موسی کاظم میباشد، که از دست آزار و اذیت خلفا، به باکو فرار کرده بود. همچنین آرامگاه نوه ششم امام جعفر صادق نیز در این مکان مقدس مدفون شده است. بر روی سنگ قبر، امامزادگان نسب وی خواهر امام رضا حک شده است اما هنگام تسلط استالین بر این منطقه، آن را تخریب کردند و روی قبر آسفالت ریختند. مردم به احترام بقعه از روی قبر عبور نمیکردند. پس از فروپاشی شوروی و استقلال آذربایجان، این بقعه به دستور رئیسجمهور وقت، بازسازی شد.